×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

پاسخ بحلول به سه سوال

× گویند روزی ابو حنیفه در محضر اصحابش گفت : جعفر بن محمد صادق کلماتی گفته که مرا بشگفتی آورده است . گوید خداوند در دنیا و آخرت دیده نمیشود چگونه میشود چیزی موجود باشد و دیده نشود ؟ و شیطان در قیامت به آتش میسوزد و حال آنکه شیطان از آتش است و شی به چیزی که از آن آفریده شده معذب نمیشود . دیگر انکه کارهای بندگان مستند به خود آنهاست و حال آنکه در قرآن است که تمام افعال مستند به خداست . بهلول در مجلس حاضر بود . کلوخی برداشت و بر سر حنیفه زد که سرش شکست و خون جاری شد و فرار کرد . ابو حنیفه به حاکم وقت شکایت برد . بهلول را حاضر کردند و سبب این کار را از او پرسیدند . گفت : ابو حنیفه به امام در سه مسئله ایراد کرد و من با این کلوخ جواب هر سه ایرادش را دادم . یکی اینکه میگوید نمیشود چیزی موجود باشد و دیده نشود اکنون مدعی است &
×

آدرس وبلاگ من

leila12.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/leila12

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

گفتاری از گاندی


من می‌‌توانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشته‌خو یا شیطان‌ صفت باشم ،

من می توانم تو را دوست داشته یا ازتو متنفر باشم، من می‌توانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم، چرا که من یک انسانم، و این‌ها صفات انسانى است. و تو هم به یاد داشته باش:من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى ، من را خودم از خودم ساخته‌ام، تو را دیگرى باید برایت بسازد و تو هم به یاد داشته باش منى که من از خود ساخته‌ام، آمال من است، تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.

 لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى . می‌توانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم. می‌توانى از من متنفر باشى بى‌هیچ دلیلى و من هم ، چرا که ما هر دو انسانیم. این جهان مملو از انسان‌هاست ، پس این جهان می‌تواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.

تو نمی‌توانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمی صادر کنی و من هم، قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است.

دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و می‌ستایند، حسودان از من متنفرند ولى باز می‌ستایند، دشمنانم کمر به نابودیم بسته‌اند و همچنان می‌ستایندم، چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت،: نه حسودى و نه دشمنى و نه حتی رقیبى، من قابل ستایشم،

و تو هم......

 یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد به خاطر بیاورى که آن‌هایى که هر روز می‌بینى و مراوده می‌کنى همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت، اما همگى جایزالخطا.

 اگر انسان‌ها را از پشت نقاب‌هاى متفاوتشان شناختى نامت را   

                        "" انسانى باهوش  ""    بگذار.


سه شنبه 3 اسفند 1389 - 10:01:08 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم